خاطرات روزانه

Sunday, October 29, 2006

بیست و نهم اکتبر 2006

دیشب ساعت ها را یک ساعت به عقب کشیده بودند. امروز صبح همه به موقع سر کار رفتند و هیچ کس بهانه نیاورد که طبق ساعت قدیم بیدار شده و اینجور چیزها
ظهررفتیم بافه ، جای باحالی است البته برا ی شکمو ها. خلاصه 11 دلار می دهی و تا می خواهی می خوری.اگرچه مثل اینکه یکشنبه هایش خیلی جالب نیست چون میگو نداشت و استیک هم نداشت
ساعت حدود 2 بعد از ظهر وقتی از بافه بیرون آمدیم به اتفاق رفتیم دبیرستان ال کمینو، سالن بازی تعدادی از بچه ها بودند و ما هم با همان لباس معمولی بازی کردیم البته والیبال! خیلی هم جالب بود ، خوب عرقی کردیم
اتفاق جالب امروز تلفنی بود که آرش به من زد و خواست تا جلساتی برای راه اندازی گروهی فرهنگی ترتیب بدهیم . خیلی خوشحال شدم و قرار شد تا در اولین مناسبتی که در معبد اورنج کانتی برگزار می شود یک یدو ساعت زودتر برویم و صحبت های اولیه را بکنیم. شروع خوبی است

0 Comments:

Post a Comment

<< Home